معنی از اساطیر یونان

حل جدول

از اساطیر یونان

تیتان


از اساطیر یونان باستان

نستور


اسب بالدار اساطیر یونان

پگاسوس


از اساطیر یونان قدیم

ارات


اساطیر

افسانه ها، اسطوره ها

افسانه‌ها، اسطوره‌ها

داستانهای افسانه ای

داستان های افسانه ای

لغت نامه دهخدا

اساطیر

اساطیر. [اَ] (ع اِ) ج ِ اِسطار و اسطاره و اسطیر و اسطیره و اسطور و اسطوره. سیوطی در المزهر گوید: اساطیر، جمعی باشد بی واحد. ابوعبیده گوید واحد آن اسطاره است و بعضی دیگر بر آنند که جمع سطر اسطار باشد و جمع اسطار اساطیر. سخنهای پریشان. بیهوده ها. افسانه ها. (از منتهی الارب). || افسانه های باطل. (غیاث اللغات). اباطیل و اکاذیب. احادیث بی سامان. قصه های دروغ:
که اساطیراست و افسانه نژند
نیست تعمیقی و تحقیقی بلند.
مولوی.
|| جج ِ سطر.


یونان

یونان. (اِخ) یونس پیغمبر: ذوالنون، لقب یونس أی یونان النبی. (از اقرب الموارد).

عربی به فارسی

یونان

کشور یونان

فرهنگ فارسی هوشیار

اساطیر

قصه های دروغ، افسانه

فرهنگ معین

اساطیر

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ اسطوره، افسانه ها، افسانه های باستان درباره خدایان و پهلوانان.

فرهنگ عمید

اساطیر

اسطوره

فارسی به عربی

اساطیر

علم الاساطیر

معادل ابجد

از اساطیر یونان

406

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری